آزادی در قلمرو نرمافزار - گفتوگو با ریچارد استالمن
شگفتا که رایانهها از ۲۰ سال پیش تاکنون چگونه متحول شدهاند و چگونه متحول کردهاند. حالا هر روز هزاران نفر به خیل کاربران این جعبه جادویی دوم اضافه میشوند و هر لحظه که میگذرد، مفهومی، شاخهای یا رشتهای جدید به این دنیا پیوند میخورد. افزایش این شاخ و برگ اما هرگز باعث نشده که این درخت، پیر و کهنسال جلوه کند، که برعکس، گویی هر روز جذابتر و با شکوهتر مینماید. حاصل این «پیوند»ها ثمراتی جدیدند و گلهایی جدید و خارهایی که باید آنها را جست و عمیقانهتر نگاهشان کرد. از ۲۰ سال پیش تاکنون مردی تلاش میکند تا از آزادی نرمافزار پاسداری کند. این مرد ریچارد.م.استالمن نام دارد که اختصاراً به RMS مشهور شده است. (خود او در نخستین ویرایش لغتنامه هکرها مینویسد. «ریچارد استالمن نام دنیوی من است، میتوانید مرا rms صدا کنید.») استالمن بیست سال پیش بنیاد نرمافزار آزاد را تأسیس کرد و علیرغم تحولات جنبش نرمافزار آزاد طی دو دههای که از عمر آن میگذرد، او همچنان بر مواضع خود پافشاری میکند و قاطعانه به تبلیغ و ترویج مبانی آزادی نرمافزار میپردازد. چنانچه در طول گفتوگویی که ترجمه آن را پیشرو دارید باز هم به مصاحبهکننده (که خود یکی از مروجین سیستمهای مبتنی بر BSD در ایتالیا است) یادآوری میکند که نباید مفاهیم مختلف آزادی را با یکدیگر اشتباه گرفت. اشتباهی که از تعدد معانی Free نشأت میگیرد. استالمن هماکنون برای تبلیغ نرمافزار آزاد به کشورهای مختلف سفر میکند و به عنوان نمونه اخیراً به سوریه سفری داشته است. این مصاحبه به چند لحاظ حائز اهمیت است. استالمن در خلال گفتهها، بار دیگر به تبیین تفاوتهای نرمافزار آزاد و نرمافزار منبعباز میپردازد و بهطور نسبی تصویر روشنتری را از صفبندیهای موجود و عمق پیچیدگیهای موضوع نمایان میسازد. نگاهی دوباره به نقش مجوزهای گنو (GNU) در بقای آزادی نرمافزار (Copy left) و مقایسه آنها با مجوزهای BSD حاوی نکات مهم و ارزشمندی است. موارد مذکور اگر چه به تفصیل و به کرات در پایگاه وب gnu.org و منابع دیگر یافت میشوند اما بررسی مختصر و یکباره آنها در کنار دیدگاههای استالمن در مورد جدیدترین وقایع مرتبط با جوامع آزاد و منبعباز در نوع خود جالب و خواندنی است. همچنین در شمارههای ۳۳، ۳۵ و ۳۷ در مقالاتی تحت عنوان جنبش اپنسورس و در شماره ۳۹ ماهنامه شبکه نیز به نقش تاریخی استالمن پرداخته شده است.
• شاید گنو لینوکس (کل سیستمعامل) معروفترین پروژه نرمافزار آزاد باشد، نظر شما در مورد این واقعیت که لینوکس (هسته) برای مدیریت کدهای سنجش از یک برنامه اختصاصی (متملکانه)(۱) استفاده میکند چیست؟
o نرمافزار آزاد توسط کاربر کنترل میشود. هنگامی که یک نسخه از آن را تهیه کنید مالک آن هستید. اگر یک خانه بخرید از جابهجایی خلاص میشوید. اگر نمیدانید چگونه میتوانید آن را تغییر دهید میتوانید یک نجار یا لولهکش استخدام کنید تا تغییرات را برای شما انجام دهند. در مورد نرمافزار هم چنین است. هر کاربر میتواند از مزایای آزادی برای تغییر نرمافزار نفع ببرد. اگر نرمافزار آزاد باشد میتوانید پسرعموی برنامهنویس خود را وادار کنید تا آن را برای شما تغییر دهد. یا کسی را برای اینکار استخدام کنید.نرمافزار غیرآزاد توسط توسعهدهنده آن کنترل میشود. توسعهدهندگان غالباً ویژگیهای بداندیشانهای را اضافه میکنند. مثلاً برای جاسوسی یا محدود کردن کاربر. گاهی اوقات آنها ویژگیهای بداندیشانه را مخفی نگهمیدارند. در عین حال آنها تصور میکنند که مردم آنقدر به این نرمافزار وابسته هستند که آن را حتی با ویژگیهای بداندیشانه هم میپذیرند. کاربران نمیتوانند این ویژگیها را حذف کنند چون کدمنبع را ندارند. با نرمافزار آزاد چنین چیزی اتفاق نمیافتد. چون نرمافزار آزاد توسط کاربر کنترل میشود. حتی اگر یک برنامه آزاد یک ویژگی بداندیشانه داشته باشد، هر برنامهنویس میتواند آن را حذف و نسخه اصلاح شده را منتشر کند و همه کاربران از جمله کسانی که برنامهنویس نیستند از آن نسخه استفاده خواهند کرد. مجبور نیستید که این تغییرات را خودتان انجام دهید. چون شخص دیگری این کار را قبل از اینکه آن را تهیه کنید انجام داده است. کاربران نرمافزار آزاد همچنین تصمیم میگیرند که آن را چگونه توسعه دهند. در بسیاری موارد خواسته بسیاری از کاربران یکسان است. دیر یا زود کاربرانی که با برنامهنویسی آشنا هستند یا کسانی که میتوانند برای تغییرات پول بپردازند، تغییر موردنظر شما را انجام میدهند.
• فکر نمیکنید مشکل این باشد که چه کسی و به چه منظوری توسعه آن را کنترل میکند؟
o مشکل نرمافزار اختصاصی این است که یک توسعهدهنده خاص توسعه آن را کنترل میکند نه شمای کاربر. هر برنامه غیرآزاد یک ارباب و رییس دارد و اگر از این برنامه استفاده کنید او رییس شما میشود. روِسای متفاوت نیات متفاوتی هم دارند. بعضی بهتر از بقیه هستند. اما مقایسه یک رییس با رییس دیگر باعث دور شدن از مشکل اصلی میگردد که همان آزادی است. آزادی به معنی نداشتن رییس است. با نرمافزار آزاد مجبور نیستید نگران باشید که هدف رییس برای توسعه برنامه چیست چون شما آزادید که برای خودتان تصمیم بگیرید.
• نظر شما در مورد این خبر که سان یک پروژه منبع باز در مورد سیستمعاملش، یعنی سولاریس ۱۰، ایجاد خواهد کرد چیست؟
o متوجه نمیشوم که این دقیقاً چه معنایی دارد. من مدافع منبعباز نیستم. اگر سان سیستمعامل سولاریس را به یک نرمافزار آزاد تبدیل کند پس به آزادی کاربر احترام خواهد گذاشت. این کار خوبی است. ساختن سولاریس آزاد میتواند یک کمک و همکاری اساسی و مهم برای جامعه نرمافزار آزاد باشد. اما از آنجا که ما پیش از این نرمافزاری داشتهایم (گنو لینوکس) که کم یا بیش مشابه آن است، این همکاری به اندازه اپنآفیس یا آزاد کردن جاوا اهمیت نخواهد داشت.
• آیا در فکر توسعه چیزی به صورت یک انشعاب یا شاید جایگزینی Hurd به جای کرنل آن هستید؟
o منظور این سؤال را نمیفهمم. انشعاب برای چه؟ جایگزینی Hurd با هسته چه چیزی؟
• من در مورد جایگزین کردن کرنل سولاریس ۱۰ به جای هسته Hurd صحبت میکنم (البته در صورتی که آزاد باشد) o این کار قابل انجام است اما هدفی برای اینکار نمیبینم. هستهای آزاد به نام لینوکس از قبل وجود داشته که با سیستم گنو کاملاً خوب کار میکند. چرا ما باید آن را با هسته سولاریس جایگزین کنیم؟
• به همان دلیلی که گنو،Hurd را توسعه داد.
o هنگامی که ما توسعهHurd را شروع کردیم هسته آزادی وجود نداشت. انگیزه ما فراهم کردن یک کرنل آزاد بود. از آنجا که اکنون هستهای آزاد و در حال کار به نام لینوکس داریم توسعهHurd بیش از این ضرورتی ندارد. ما به دو دلیل اینکار را دنبال میکنیم. یک آنکهHurd طراحی قویتری دارد و دارای برتریهایی میباشد. دوم آنکهHurd یک هسته گنو خواهد بود برای پروژه گنو. یعنی هیچ یک از این مزایا با استفاده از سولاریس بهدست نمیآید.
• وضعیت توسعهHurd چگونه است؟
o Hurd اجرا میشود اما نه بهطور قابل اعتماد. توسعه دهندگان به آهستگی سرگرم کار برروی آن هستند. اگر چه یکی از آنها بخشی از وقت خود را صرف یافتن منابع مالی کرده است.
توسعهدهندگان به این نتیجه رسیدهاند کهMach به عنوان یکMicrokernel غیرقابل اعتماد است و به جای آن لازم است Hurd را به۴ L انتقال دهند که این امر مستلزم بازنویسیهای اساسی است.
• چه نوع رقابتی بین GNU/Hurd تکمیل شده وGNU/Linux وجود خواهد داشت؟
o هم GNU/Hurd ، زمانی که بهطور قابل اعتماد اجرا شود و هم GNU/Linux ، هر دو سیستمهای عامل آزاد خواهند بود. (مشروط براینکه کسی به آنها بستههای غیرآزاد اضافه نکند) بنابراین انتخاب میان آنها انتخابی کاملاً کاربردی خواهد بود. من امیدوارمHurd بهواسطه معماریش تواناییهای بیشتری ارایه کند.
• من برای روشن شدن موضوع، جملاتی را نقل میکنم:
- نقل ازHurd و لینوکس (در پایگاهgnu.org)
«هنگامی که در سال ۱۹۹۰ توسعهHurd را شروع کردیم پرسش پیش روی ما این بود که چگونه میتوانیم هسته آزاد برای سیستم GNU تهیه کنیم. آن زمان هسته آزاد یونیکس مانندی وجود نداشت و ما میدانستیم که هیچکس قصد نوشتن آن را ندارد. تنها راه برای داشتن یک کرنل رایگان آن بود که خودمان آن را بنویسیم، بنابراین دست به کار شدیم».
- نقل از لینوکس و پروژه گنو (پایگاهgnu.org )
«به غیر از گنو پروژه دیگری بهطور مستقل یک سیستمعامل یونیکسی ساخته بود. این سیستم که اکنون بهBSD مشهور است در دانشگاه برکلی توسعه یافته بودBSD . در دهه هشتاد غیرآزاد بود اما در اوایل دهه نود به صورت آزاد عرضه شد.»
- نقل از «منبع باز: نداهایی از انقلاب منبعباز»:
«کدهای شبکهسازیBSD و یوتیلیتیهای پشتیبان تحتنام ۱Networking Releas و به عنوان اولین کدهای آزاد قابل بازتوزیع برکلی در ژوئن ۱۹۸۹ عرضه شدند. ضوابط اعطای مجوز، آزادانه بود. دارنده مجوز میتوانست کدهای اصلاح شده یا نشده را به شکل اولیه یا دودویی و بدون حق اختراع یا پرداخت پول به برکلی، عرضه کند. تنها شرط لازم این بود که اعلامیههای کپیرایت موجود در فایل منبع دستنخورده باقی مانده و در مستندات محصولاتی که در آنها از این کدها استفاده شده اشاره گردد، که این محصول حاوی کدهای دانشگاه کالیفرنیا و شرکایش میباشد. علیرغم اینکه برکلی برای هر نوار هزار دلار پول میگرفت، هر کس مختار بود یک کپی از آن را از کسی که قبلاً آن را دریافت کرده بگیرد. در واقع مدت کوتاهی بعد از ارایه آن، پایگاههای بزرگ زیادی آن را به عنوانftp های بینام عرضه کردند. علیرغم این دسترسی آسان،CSRS از اینکه صدها سازمان کپیهایی از آن را خریداری کرده بودند خوشحال بود چرا که درآمدها صرف توسعه بیشتر میشد.» ضمن خواندن این صفحات به چیزی برخوردم که متوجه آن نمیشوم: اگرBSD از ژوئن ۱۹۸۹ با یک مجوز آزاد موجود بوده است چرا به جای نوشتن Hurd با هسته آنها شروع نکردید؟ همین سؤال در مورد هسته لینوکس در سال ۱۹۹۱ هم صدق میکند.
o فقط بخشهایی ازBSD در ژوئن ۱۹۸۹ با یک مجوز آزاد در دسترس بودند. با دقت ببینید اینجا چه گفته است: «کدهای شبکهسازیBSD و یوتیلیتیهای پشتیبان تحت عنوان ۱ Networking Releas در ژوئن ۱۹۸۹ عرضه شدند.» و «کدهای شبکهسازی» BSD فقط بخشی از یک هسته است.
• این بخشها از چه نوع مجوز آزادی استفاده میکردند؟
o فکر میکنم مجوز اصلیِBSD بود، مشابه ۴ .۴ BSD به بعد اما مطمئن نیستم.
• این مجوزBSD به اندازه کافی آزاد نبود؟
o این مجوز واجد شرایط نرمافزار آزاد هست. اما به نظر من به خوبیِ بعضی از مجوزهای نرمافزار آزاد نیست. چون از آزادی همه کاربران حفاظت نمیکند. این به واسطهها اجازه میدهد تا نرمافزارها را اختصاصی کنند که این به معنی توزیع نرمافزار در میان دیگران اما بدون آزادی است.
• چرا نوشتن یک مجوز جدید(GPL) را ترجیح دادید؟
o من در اینجا یک سردرگمی میبینم. تصمیم من برای توسعه مجوزهای گنو هیچ ارتباطی به مجوزهایBSD نداشته است. مجوزهای BSD بعد از مجوز GNU GPL مورد استفاده قرار گرفتند. در سال ۱۹۸۵ یا ۱۹۸۶ من با افرادی ازCSRG برکلی ملاقات کردم و از آنها درخواست کردم که کارشان را از کد یونیکسATِT جدا کنند. من از آنها خواستم که کدشان را به جای دسترسی فقط از طریق مجوزهای ATِT به عنوان نرمافزار آزاد عرضه کنند. این کار را کردم چون میخواستم از کدهایBSD در گنو استفاده کنم.
• میدانم که شما پایهگذار جنبش نرمافزار آزاد هستید، با این حال نمیفهمم که شما چگونه محدودیتهای تحمیل شده توسط GPL را آزادی معنی میکنید. مثلاً شما باید کد اصلاحشده منبع را برای نرمافزاری که به صورت عمومی عرضه میشود ارایه دهید و اینکه باید تحت همان GPL باشد. از نظر من مجوز BSD به کاربران، توسعهدهندگان و مشاغل آزادی بیشتری میدهد. اینطور نیست؟
o این همان چیزی است که تضمین میکند کاربران از چهار آزادی برخوردار هستند. مجوزهایBSD چنین تضمینی ارایه نمیدهند و بنابراین همه کاربران چنین آزادیهایی را ندارند. مجوزهایBSD آزادی بیشتری اعطا نمیکنند. آنچه فراهم میکنند، برای آنها که میتوانند از آن سود ببرند، قدرت است، قدرت نفی آزادی دیگران بهتر است. (برای خواندن توضیحات بیشتر میتوانید به این صفحه مراجعه کنید: www.gnu.org/philosophy/freedom-or-power.html)
• نخستین نسخه GPL در فوریه ۱۹۸۹ آمد. نسخه دوم آن در ژوئن ۱۹۹۱ ارایه شد. دلیل آن چه بود؟
o به خاطر ندارم که چه تغییر خاصی صورت گرفت اما شما میتوانید این دو را ببینید و مقایسه کنید. ما هر تغییری را به دلیل خاصی انجام دادیم. این مانند عرضه نسخه ۲/۱ یک برنامه است، شما باگهایی یافتهاید و آنها را اصلاح میکنید.
• آیا نسخه سوم هم در راه است؟
o ما سرگرم کار برروی یک نسخه جدید هستیم اما جاهایی وجود دارد که نمیدانیم انجام دادن چه کاری درست است.
• چرا GPL اینقدر طولانی و قانونمأبانه است؟
GPL یک سند قانونی است، بنابراین به زبان قانون نوشته شده است در غیراینصورت این سند بهدرد نمیخورد. این سند شامل آسانترین لغاتی است که میتوانستم پیدا کنم تا این شرایط را بهطور واضح و غیرمبهم بیان کنم.
• در هفتم اکتبر ۲۰۰۴ جف.و.مرکی پیشنهاد زیر را در فهرست پستی Linux.kernel ارایه داد: «ما مبلغ پنجاه هزار دلار آمریکا را برای یک بار مجوز Linux Kernel Source برای یک Snapshot واحد از یک نسخه واحد لینوکس برمبنای شماره عرضه به Kernel.org پیشنهاد کردیم. این پیشنهاد باید توسط «همه» دارندگان حق طبع پذیرفته شود و این نگارش متعاقباً از مجوز GPL به مجوزی از نوع BSD برای این کد تبدیل خواهد شد. به بیان دیگر استفاده از نسخههای۲ .x غیرآزاد بوده و همچنین استفاده از آن بدون انجام تغییرات مجاز میباشد. لازم به توضیح است که مبلغ فوق به Kernel.org پرداخت میشود و بایستی توسط “همه” مورد پذیرش واقع شود.» نظر شما در مورد این پیشنهاد چیست؟
o احمقانه بود که مردم آن را بپذیرند. چرا باید به او اجازه داد لینوکس را در اختیار کاربران قرار دهد بدون آنکه به آزادی آنها احترام بگذارد. اگر من در لینوکس مشارکت داشتم به آنها نه میگفتم و برای اینکه باید به آزادی کاربران احترام گذاشت پافشاری میکردم. من هیچ بخشی از لینوکس را ننوشتهام اما این همان چیزی است که من هنگام توسعه یک برنامه به آن توجه میکنم.
دو سمبل کپیرایت و کپیلفت در کنار هم
دو سمبل کپیرایت و کپیلفت در کنار هم
• تعدادی از توسعهدهندگان این پیشنهاد را فوراً رد کردند. بنابراین به نظر میرسد که آنها برای دیدن نگارشی از لینوکس مبتنی بر مجوز BSD شانسی ندارند.
o چه بهتر!
• به هر حال شک دارم که این وضعیت در آینده تغییر کند. با اینهمه، لینوکس برای مدیریت کد منبعش از یک نرمافزار اختصاصی استفاده میکند. این واقعاً الگوی بدی برای جنبش نرمافزار آزاد است. یعنی اعطای آزادی در ازای پول. آیا برای اطمینان از اینکه این امر هرگز اتفاق نیفتد برنامهای دارید؟
o نمیتوانم پیشگویی کنم. اما حدس میزنم کسانی که پاسخ منفی دادند را‡ی خود را حفظ کنند. لینوس با استفاده از یک نرمافزار غیرآزاد در این راه حساس و عمومی، الگوی بدی را در جامعه جا انداخته است. هنگامی که او این کار را کرد، من در لیستLinux.Kernel از او انتقاد کردم و فکر میکنم با مطرح کردن این موضوع به منصرف شدن پروژههای دیگر از انجام چنین کاری کمک کردهام. به این ترتیب تأثیرات زیانآور این قضیه کاهش یافته است. بنیاد نرمافزار آزاد نمیتواند بیش از این کاری در مورد لینوکس انجام دهد چرا که ما در توسعه این برنامه خاص نقشی نداریم.
• لینوکس امروز فقط یک هسته است. بنابراین شما هنوز مستقیماً روی دیگر بخشهای این سستمعامل نظارت دارید. دلیل اینکه نام کامل سیستمعامل گنو لینوکس میباشد هم همین است.
o این دلیل نامگذاری گنو - لینوکس نیست و ارتباطی به آن ندارد. نام گنو لینوکس به این معنی است که این لیست با عنوان گنو آغاز و لینوکس به آن اضافه شده است. این روزها سیستم شامل هزاران بستهای است که توسط هزاران توسعهدهنده تولید میشوند. اما پایه و اساس هنوز گنو است و لینوکس به آن اضافه شده است.
• بابت این توضیح ممنونم. فکر میکنم تنها کسی نبودم که این تصور غلط را داشته است چون صفحه خانگی پروژه دبیان (http://www.debian.org/) میگوید: «دبیان از هسته لینوکس استفاده میکند (هسته یک سیستمعامل) اما اغلب ابزارهای پایهای سیستمعامل برگرفته از پروژه گنو میباشند، از همین رواست که گنولینوکس نام دارد» آیا در مورد اینکه روزی لینوس توروالدز تصمیم بگیرد رهبری یکی از توزیعهای لینوکس را بهدست گیرد فکر کردهاید؟
o خیر چون او همیشه گفته است که علاقهای به این کار ندارد. اگر میخواهد چنین کاری کند البته که استحقاق آن را دارد. هر کسی میتواند این کار را انجام دهد.
• امروزه «لینوکس» واژه جادویی IT است و سردرگمیهای فراوانی در مورد بروز معانی نرمافزار آزاد منبعباز و یا لینوکس و گنولینوکس وجود دارد. از اینکه گنو و بنیاد نرمافزار آزاد مقبولیت و نفوذ خود را از دست بدهد نمیترسید؟
o به کار بردن واژه ترس نسبتاً سخت است. احساس من نگرانی در مورد بروز یک مشکل واقعی است. پروژه گنو زمانی اعتبار خود را از دست میدهد که مردم کارهای بسیار مهم گذشته ما را به دیگری نسبت بدهند و این اثربخشی کارهای امروزی ما را کاهش میدهد. دهها میلیون نفر اکنون از سیستمعاملی استفاده میکنند که به خاطر یک مبارزه همیشگی برای آزادی - چیزی بیهمتا در دنیای رایانش - توسعه یافته است و آنها این را نمیدانند. نام لینوکس هرگز با آزادی به عنوان هدف پیوند نخورده است، این مقصود با نام گنو گره خورده است. وقتی مردم میپندارند که سیستم لینوکس است، از چرایی توسعه آن تصور غلطی خواهند داشت. آنها فکر میکنند لینوس توروالدز آن را برای تمرین و سرگرمی بهوجود آورده است. لذت و آزادی هر دو میتوانند مردم را برای توسعه نرمافزار آزاد تهییج کنند. اگر مردم این موضوع را بدانند این محرکها میتوانند برای آنها الهامبخش باشند. من از کاربران گنولینوکس میخواهم که بدانند دلیل موجودیت این سیستم آزادی است. آن وقت است که گروهی از آنها برای دفاع از آزادیمان به ما ملحق خواهند شد. در دنیا هرگز به اندازه کافی برای آزادی مدافع وجود ندارد.
• همانطور که گفتید: «در دنیا هرگز به اندازه کافی برای آزادی مدافع وجود ندارد.» اما Distrovatch.com بیش از ۳۵۰ توزیع گنو لینوکس را برشمرده است. به نظر شما این به نوعی پراکندگی منابع نیست؟
o طبیعتاً مقداری اتلاف وجود دارد. اما نه به اندازهای که فکر میکنید. بسیاری و شاید اغلب این توزیعها مشتقانی از توزیعهای دیگر هستند و حفظ یک توزیع اشتقاقی کار چندانی ندارد.
• شما داروینِ اپل را چگونه معنا میکنید؟ هم اختصاصی و هم منبعباز؟
o داروین اکنون نرمافزار آزاد است نه اختصاصی (منبع باز هم هست) گر چه دو سال پیش بخشهایی از کد داروین مجوز متفاوتی داشت که منبعباز بود، اما نرمافزار آزاد محسوب نمیشد.
• من از چند سال پیش بازار سیستمهای عامل را زیر نظر دارم. به نظر من با هر عرضه Mac OSX اضافه شدن نوآوریها تداوم یافته و تجربه کاربران آن بهبود مییابد. اما چنین بهبودهایی را در هیچ یک از توزیعهای تجاری گنولینوکسRedHat) ،Mandrake ،Novell/suse و ...) نمیبینیم. چنین به نظر میرسد که این شرکتهای بزرگ یک محصول کامل را به سادگی با در کنار هم قرار دادن نتیجه و دستاورد پروژههای خارجی گوناگون تولید میکنند. آنها لینوکس (هسته)،GCC ، یوتیلیتیهای دیگر گنو،XFree/X.org ،KDE/Gnome و غیره را دربردارند. پس نوآوری برای کاربر کجاست؟
o بخش آخر پرسش شما این تصور را القا میکند که نوآوری همان چیزی است که ما میخواهیم و آزادی مسأله ثانویه است. از نظر من این درست عکس قضیه است. آزادی مهمترین چیز است و نوآوری تا جایی که آزادیمان را حفظ کند خوب است. هرگز از خودم نپرسیدهام که ممکن است نرمافزار آزاد به معنای نوآوری بیشتر باشد یا نباشد چون خواسته من آزادی است. نرمافزار آزاد نرمافزاری است که به آزادی ما احترام میگذارد. نرمافزار اختصاصی (متملکانه) منکر آزادی کاربر است. در صورتی که نرمافزار اختصاصی نوآورانه باشد باز هم از آن استفاده نخواهم کرد. من بیست سال برای آزادی خودم و شما جنگیدهام و به خاطر رسیدن به راحتی، از آن دست برنخواهم داشت. نوآوری تا جایی پسندیده است که به آزادی مردم احترام میگذارد اما هنگامی که طعمهای است تا مردم آزادیشان را فدا کنند، ناپسند است.
• من در مورد شرکتهای تجاری صحبت میکنم که با عرضه نرمافزارهای آزاد از آزادی حمایت کردهاند. بنابراین آزادی از قبل وجود داشته است. آنها میتوانند نوآور باشند یا نباشند. این فقط جنبه تجاری دارد. آنها ترجیح دادند پولها را صرف آگهیهای بزرگ تبلیغاتی کنند. تنها تردید آنها این بود کهGPL ممکن است مانع نوآوری شود.GPL مانع اصلاحات غیرآزاد است GPL .تنها ممکن است مانع «نوآوری»هایی شود که غیرآزاد هستند، آیا اشکالی در آن میبینید؟ من نمیبینم. اگر برنامهای غیرآزاد باشد تهاجمی به همبستگی اجتماعی محسوب میشود. خوشحال خواهم شد اگر بتوانم از توسعه چنین نرمافزاری جلوگیری کنم.
• جایی خواندهام که مایکروسافت ادعا کردهGPL نوآوری در کسب و کار را نابود میکند.
GPL برای حراست از آزادی نرمافزار آزاد ایجاد شده است. این مجوز میگوید که نسخههای اصلاح شده نرمافزار هم باید آزاد باشند. این همان چیزی است که مایکروسافت نمیپسندد. مایکروسافت فکر میکند حق دارد از کار ما در محصولاتش استفاده کند، حتی هنگامی که این محصولات اختصاصی هستند. مایکروسافت به ما اجازه نمیدهد از کدهای منبعش در برنامههای خود استفاده کنیم اما فکرمیکند که ما باید به آنها اجازه دهیم تا از کدهای منبع ما در برنامههایشان استفاده کنند. مایکروسافت میگوید: «مال من مال خودم است و مال تو هم مال من است». اما آیا حمایت ما از آزادی کاربران از نوآوری خاصی جلوگیری خواهد کرد؟ شاید. زمانی که یک نوآوری به قیمت سلب آزادی ما تمام شود، GPL میگوید نه! آیا این چیز بدی است؟ این به ارزشهای شما بستگی دارد. اگر تماماً برای نوآوری ارزش قائلید و برای آزادی بهایی قائل نیستند آنگاه حمایت قاطعانهGPL از آزادی کاربران را چیز بدی میپنداریم. از سوی دیگر اگر برای آزادی ارزش قائل باشید، خوشحال خواهید شد که GPL سد راه توسعهدهندگان بیقیدی است که از نوآوریهای وسوسهانگیز به عنوان طعمه برای کاربران استفاده میکنند تا از آزادیشان دست بکشند. از آنجا که مصمم هستم آزادیم را حفظ کنم از نرمافزار غیرآزاد استفاده نخواهم کرد. پس اگر نوآوریهای شما نرمافزار غیرآزاد میباشد، لطفاً آنها را ننویسید. لطفاً کار دیگری انجام دهید. کاری که نفیکننده آزادی کاربران نباشد.
• استیو بالمر، مدیر اجرایی مایکروسافت، گفته است: «از حدود سه سال پیش ما امنیت نرمافزاری را در اولویت قرار دادهایم.» آیا امنیت نرمافزار برای گنو نیز در اولویت است؟
o من چنین نظری ندارم اما تلاش میکنیم آنرا ایمن سازیم.
• چراGCC هنوز دارای هیچ فناوری حفاظتی حافظهای نیست؟
o من از توسعهدهندگانGCC خواهم خواست تا نگاهی به این روشها داشته باشند و من را در مورد امکان نصب یک یا چند تا از آنها درGCC مطلع سازند.
• آیا پروژه گنو استانداردهایی چون IEEE و استانداردهای بالفعل را پذیرفته و به رسمیت میشناسد؟
o ما از همه استانداردها تا زمانی که برای کاربران مفید باشد تبعیت میکنیم. با این حال ما آنها را نه به عنوان اجبار بلکه صرفاً پیشنهاد تلقی میکنیم. اما اگر رها کردن یک استاندارد برای کاربران راحتتر باشد، این کار را میکنیم. به عنوان مثال، C استاندارد، کامپایلر را ملزم میکند که ورودیهایی که با قواعد Syntax (نحوی) سازگاری ندارند را گزارش کندGCC . اما گونههایی از C را دارد که اجازه میدهد از اعلام این ناهماهنگیها صرفنظر کنید و این یعنی تداخل با استاندارد. من برای حل این مسأله تابعی به نام-ansi را قرار دادهام تا اعلام گزارشهای خطا را غیرفعال کند. ضمن آنکه- - pedantic را هم قرار دادهام تا رفتار کامپایلر مطابق با استاندارد باشد. در واقع - - pedantic برای آن است که نگوییم این کامپایلر منطبق برC استاندارد نمیباشد. یعنی ابزارهایGNU مانندdf و du تا زمانی که متغیر POSIXLY-CORRECT را تنظیم نکنید، از دستورالعمل POSIX تبعیت نخواهند کرد. مثلاً در GNU به طور معمولdf وau فضای حافظه را با کیلو (k) گزارش میکنند حال آنکهPOSIX میگوید که باید از واحدهای ۵۱۲ بایتی استفاده کنید. اگر متغیری که گفتم را تنظیم کنید،df و au نیز از واحدهای ۵۱۲ بایتی استفاده خواهند نمود.
پینوشت:
(۱) لغتproperietary در فارسی معمولاً به معنای اختصاصی بهکار گرفته شده است. اما به نظر میآید که معادل چندان مناسبی نباشد، زیرا تعریف دقیق آن نرمافزاری است که در مالکیت شرکتی خاص قرار دارد و یا تحت قوانین مربوط به مارک تجاری ثبت شده (Registered Trade Mark) میباشد. بنابراین “متملکانه” شاید معادل مناسبتری باشد. ولیکن در این متن به همان معادل “اختصاصی” اکتفا شده است.
- ۹۰/۰۲/۲۳