نقش زنان روستایی در کشاورزی
کشاورزی و دامپروری در اقتصاد ایران حائز اهمیت است. از سال 1368 تا 1373 بخش کشاورزی 8/27 درصد از تولید ناخالص داخلی ایران (GDP) را تشکیل داده و 1/26 درصد از جمعیت فعال کشور در این بخش به تولید اشتغال داشتهاند. بخش زیادی از صادرات کشور، محصولهای کشاورزی و روستایی است. زنان روستایی نیمی از جمعیت روستایی کشور هستند و در تمامی فعالیتهای تولیدی دوشادوش مردان به تولید و سازندگی اشتغال دارند. این نوشته با ارائه آمار، سعی در تبیین نقش این تولیدکنندگان خستگیناپذیردارد.
زنان و توسعه کشاورزی
زنان روستایی بیشتر فعالیتهای تولیدی در بخش کشاورزی را انجام میدهند. طبق آمار موجود حدود 5/6 میلیون نفر از زنان روستایی به طور مستقیم در کاشت، داشت و برداشت محصولهایکشاورزی حضور فعال دارند. علاوه بر این، دختران روستا از کودکی به فعالیت کشاورزی و دامپروری مشغول میشوند.
تهیه غذا و نگهداری غلات و حبوبات در روستاهای کشور توسط زنان صورت میگیرد. زنان روستایی همانند مردان در پرورش دام و طیور نقش مهمی دارند. در مناطق شمال کشور پرورش کرم ابریشم و زنبور عسل هم بر عهده زنان است. حتی در بازارهای محلی، زنان محصولهای تولیدی خود را برای تأمین درآمد خانواده به فروش میرسانند. آنان در واقع بازاررسانی و بازاریابی محصولهای کشاورزی را به نحو مطلوبی اجرا میکنند. زنان روستایی در تصمیمگیری کشت محصولهای زراعی هم نقش دارند اما تصمیمگیری نهایی با مردان است. زنان مسن در خانوادههای روستایی اهرم اصلی تصمیمگیری در خانه و مزرعه هستند.

هر چند مطابق قانون مدنی کشور، زن و مرد باید حقوق یکسانی در خصوص مالکیت زمین، دام و فرصتهای شغلی داشته باشند اما وضعیت مالکیت زنان به طور کامل روشن نشده است! بویژه در روستاها، مالکیت زنان هنوز ناشناخته است.در کشورهای دیگر مالکیت زراعی هم بر عهده زنان است. در آفریقا اشتغال زنان به کشاورزی 80 درصد، در آمریکای لاتین 40 درصد و در آسیا حدود 72 درصد است که هر زنی میتواند مالک هر قطعه زمینی شود اما در ایران نوعا حتی سهم مشخصی از درآمدهای تولیدی ندارند!
بنا بر گزارش سازمان خواربار و کشاورزی جهانی (فائو) در برخی از کشورها به ویژه آفریقا زنان دو برابر مردان به فعالیتهای کشاورزی اشتغال دارند. به عنوان مثال در تانزانیا، سالانه مردان 1800 ساعت و زنان حداقل 2600 ساعت به کشاورزی میپردازند.
در کشور ما، توسعه کشاورزی بدون حضور زنان روستایی معنی ندارد و اینان همواره پیشروان توسعه کشاورزی هستند و علاوه بر خانهداری، سختترین فعالیتهای تولیدی و کشاورزی را شبانهروزی انجام میدهند. حدود 85 درصد فعالیتهای دامداری و صنایع لبنی در روستاها توسط زنان اجرا میشود و آنان در برخی تولیدات کشاورزی و باغی 100 درصد حضور فعال دارند. برنامهریزان و سیاستگذاران کشور باید به نقش این گمنامان صحنههای تولید بیشتر توجه کنند و به حقوق و سهم آنان رسیدگی شود تا در فرآیند توسعه روستایی و توسعه اقتصادی کشور حضوری فعالتر داشته باشند و مشارکت آنان تضمینی برای تحول در تولید بخش کشاورزی باشد.
مشارکت تولیدی زنان روستایی
علاوه بر تعاونیهای تولیدی قدیم، قبل از انقلاب شرکتهای سهامی زراعی به وجود آمد که حضور زنان در این شرکتها بسیار ناچیز بود و فقط مردان سهم داشتند. پس از انقلاب، جهادسازندگی و دیگر سازمانهای مرتبط با روستاها، تعاونیهای تولیدی و خدماتی تشکیل دادند که باعث شد حضور زنان روستایی بسیار چشمگیر شود. شرکتهای تعاونی فرش دستباف به عنوان بازوی توانمند در حمایت اقتصادی از تولیدکنندگان و بافندگان فرش و گلیم تشکیل شد. تشکیل این تعاونیها در سال 1364 آغاز شد و اکنون 500 تعاونی تولید فرش دستباف وجود دارد که اعضای آن بیشتر زنان روستایی هستند. همچنین در بعضی مناطق کشور از جمله مازندران، زنان در شرکتهای تعاونی تولید ابریشم، زنبورداری و خدمات مشارکت فعال دارند و حدود 90 درصد از فعالیتهای تولیدی را با همکاری یکدیگر اجرا میکنند.
حضور زنان روستایی در این فعالیتهای تولیدی گروهی، زمینههای مناسبی برای مشارکت آنان در توسعه روستایی است و در صورت سازماندهی دقیق به عنوان نیروهای کارآمد در توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور خواهند بود.
شبکه زنان تولیدکننده روستایی از طرحهای مهم جهادسازندگی برای هدایت و بهبود فعالیتهای تولیدی زنان روستایی است که در 19 استان کشور به اجرا در آمده است. این شبکه به طور گستردهای شغلهای صنعتی، کشاورزی و دامپروری زنان روستایی را زیر پوشش قرار میدهد. وجود این شبکهها به ویژه برای زنان بیسرپرست و جویای کار، اهمیت خاصی دارد و باعث نمود بیشتر مشارکت زنان روستایی میشود.
زنان و عمران روستایی
توسعه روستایی نیاز به برنامهریزی دارد و در برنامه توسعه روستایی باید تمامی نیروهای فعال یک کشور یا منطقه در آن شرکت داشته باشند. زنان روستایی به دلیل وضعیت فرهنگی نامناسب، در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دخالت کمتری داشتهاند.
هدایت و سازماندهی حدود 12 میلیون نفر از جمعیت روستایی که دختران و زنان هستند، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. مشارکت زنان در عمران روستا و بهسازی روستا مورد توجه سازمانهای مختلف بوده است تا این قشر سختکوش در تصمیمگیریهای اجتماعی و فرهنگی سهیم باشند.
دفتر مشارکت و بسیج مردمی جهادسازندگی از سال 1363 طرحهای گوناگونی به اجرا گذاشته است و در عرصههای منابع طبیعی، آبخیزداری، بهداشت و طرحهای عمرانی و زیربنایی همیاری روستاییان را مورد توجه جدی قرار داده است.
طرح تشکیل گروه سازندگی زنان روستایی از دیگر اقدامهای جهادسازندگی برای جلب همکاری زنان در عمران روستا است. همچنین تشکلی برای رفع مشکلات خاص زنان روستایی تشکیل خواهد داد!
بدیهی است، بدون حضور زنان روستا، عمران و توسعه روستایی تحقق نمییابد. بنابراین باید زمینههای حضور آنان را فراهم کرد. حتی میتوان گفت بدون حضور زنان روستایی در عمران اجتماعی روستا، اهداف توسعه روستایی تحقق نمییابد. لذا برای رسیدن به اهداف توسعه روستایی باید آموزش، ترویج و سازماندهی زنان را در اولویت قرار داد تا راهبردهای اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی با حضور زنان روستایی کامل شود.
- ۹۰/۰۲/۰۶